طرز صحیح برخورد با انحراف جنسی فرزندان

0 144

با انحرافات جنسی نوجوانان چگونه برخورد کنیم؟[۱]

با توجه به این که یکی از حساسترین و خطیرترین برخوردهای تربیتی، برخورد و مواجهه با نوجوانان مبتلا به یکی از انحرافات جنسی است. فلذا نکته هائی را در این زمینه جهت اطلاع والدین و مشاورین ذکر می کنم:

کتمان سرّ

انحراف امری است که با فطرت انسان مباینت دارد و سازگار نیست. وجدان اخلاقی او چنین حکم می کند که انحراف، آلودگی و سقوط است و سیر قهقرایی آدمی به سوی ضد ارزشهاست. لذا نوجوان مبتلا به انحراف، در عمق وجود خویش، شرمگین و پشیمان است و علاوه بر آن که راهی به سوی روشنایی و پاکی می جوید، در صدد کتمان عمل و مخفی نگه
داشتن آن است.

بسیار شایسته است که بزرگترها به محض اطلاع از چنین امری، آن را همچون یک راز و یک سرّ تلقی کنند و دایره ی اطلاع را از شخص خود به دیگری گسترش ندهند و این مسئله را یک نوع امانت روحی محسوب نمایند و امانتداری کنند.

گاهی امانتداری نسبت به کلام یا مطلب سرّی از طرف شخص نزد دیگری است که به اختیارخود فرضاً مطلبی را به کسی بگوید و نزدش به امانت بسپارد که به دیگری نگوید و آن را فاش ننماید یا این که قهراً و بدون اختیارطرف باشد؛ مثلاً بدون اختیار،مطلبی سرّی را از دیگری می شوند یا از کسی چیزی می بیند که راضی به افشای آن نیست.دراین صورت هرگاه چیزی را که دیده یا شینده، نقل کند یا فاش سازد، در امانت خیانت کرده است.[۲]

چنان که در کلمات قصار حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمده است:

 «فاش کردن رازی که به تو سپرده شده است، خیانت و غدر است». [۳]

لذا رازی که به دل سپرده شد،کتمان آن لازم و افشای آن نارواست:

به پیرمیکده گفتم که چیست راه نجات
                   بخواست جام می و گفت راز پوشیدن[۴]

ظاهراً غرض از پیرمیکده حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله) است و این حدیث که می فرماید:

«من صَمَتَ نجا»[۵]

گفت پیغمبر که هر که سرّ نهفت                                

 زودگردد با مراد خویش جفت

دانه چون اندر زمین پنهان شود                                سرّ و سرسبزی بستان شود [۶]

پس ضروری است برای حفظ شؤون اخلاقی و انسانی نوجوان و همچنین برای جلب اعتماد وی، سر او را کتمان و به دیگران انتقال و بروز ندهیم! فقط صورتی می توان فرد دیگری مثل مشاورین دینی و تربیتی و یا افرادی که می توانند در این زمینه ما را یاری کنند را مطلع نمود که فقط مشکل مورد نظر را بدون شناساندن نوجوان مبتلا به انحراف مطرح کنیم و از آنها برای حل مسئله یاری جوییم. رعایت این مسئله نه فقط به لحاظ موازین شرعی که مورد رضای خداست ضروری است (چون فاش کردن این انحرافات همان غیبت است و از گناهان کبیره! که گناهش کمتر از آن انحراف نیست! ) ، بلکه از نقطه نظرتربیتی نیز به منظور حفظ روابط عاطفی مطلوب با نوجوان ، امری حیاتی و اصولی است. چون در غیر این صورت نه تنها رعایت موازین شرعی به عمل نیامده است، بلکه اساس روابط اعتمادآمیز و اطمینان بخش بین والدین یا مشاور و نوجوان نیز ممکن است به هم بریزد.

اقرار نگرفتن

موضوع مهم دیگری که از نظراخلاقی حائز اهمیت فراوان است، اقرار نگرفتن از نوجوان در این زمینه ها (انحرافات جنسی) است.به ویژه اگر، انحراف جنسی دو نفره  به وقوع پیوسته باشد، اقرار خواستن از فرد، نه تنها به حفظ آبرو و حیثیت او لطمه می زند، بلکه موجب فرو ریختن پرده ها و از بین رفتن قبح عمل (گناه) می شود و به جسارت در ارتکاب گناهان اضافه می کند!

حفظ آبروی انسان و جلوگیری از ریخته شدن قبح گناه و حفظ معیارها و موازین انسانی و اخلاقی به قدری مهم است که در فقه اسلام برای اجرای حدّ زنا شرائط بسیار زیادی ذکر شده است از جمله اینکه:

۱٫
باید چهار شاهد در یک مجلس با هم شهادت بدهند و آنهم به این صورت که این عمل شنیع را بصورت «کالمیل فی المکمله»[۷]، دیده باشند!

۲٫
ملاک دیگر برای اجرای حد اقرار و اعتراف است که شخص متهم حتماً باید در چهار نوبت و در چهار مجلس اعتراف و اقرار به گناه کند.

۳٫
شرط دیگری نیز در این اصول قید شده است که، قاضی حق ندارد متهم را تشجیع به اعتراف کند و در ادامه ی جمله ها به او کمک کند،بلکه باید کاری کند که برای حفظ حیا و حجاب و عفت و طهارت عمومی و جلوگیری از تجری، حتی الامکان گناه به ثبوت نرسد و مکلف است که شبهات را به نفع متهم تعبیر و تفسیر کند و انکار گناه را به او باید تلقین نماید!

در روایتی آمده است که جوانی نزد حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمد و بیان کرد که: با پسری لواط کرده ام، پاکم کن (یعنی بر من حد جاری کن).حضرت فرمود: به خانه ات برگرد، شاید سودایی در طبعت حرکت کرده باشد (چون به سبب احتمال شبهه، حد ساقط می شود.لذا فرمود شاید حواست حاضر نیست و اقرار از روی کمال و شعور و عقل نیست.)روز دیگر آمد و همان را اقرار کرد و خواهش اجرای حد را تکرار کرد، حضرت همان پاسخ را داد و این مسئله به این صورت چهار بار تکرار شد.در مرتبه ی چهارم، امیرالمؤمنین ناچار به اجرای حد شد، لکن چون وسایل اجرای حد آماده شد و جوان نیزمنقلب و پشیمان شده بود، امیرالمؤمنین (علیه السلام)  از اجرای حد خودداری نمود.[۸]

درموارد فوق سه نکته ی مهم به چشم می خورد:

۱-معمولاً در ارتباط با محرماتی از قبیل زنا، از فرد اقرار گرفته نمی شود، بلکه فرد خود شخصاً اعتراف می نماید و این در برخوردهای تربیتی با نوجوانان حائز اهمیت فراوانی است.

۲-قاضی، متهم را نباید به اعتراف و اقرار، تشجیع و تشویق نماید، بلکه بالعکس انکار گناه را به او باید تلقین نمود و شبهات را به نفع متهم تعبیر و تفسیر کرد.

۳-فلسفه ی چنین اصلی، مبتنی برحفظ حیا و عفت و طهارت عمومی و جلوگیری از جرأت یافتن متهم برگناه می باشد و این همان مطلب مهمی است که در باب موازین شرعی و اخلاقی به آن اشاره نمودیم.

مطلب دیگری را در جهت استحسان اقرار نگرفتن:

در مورد گناهانی که خداوند ، حد برآنها مقرر داشته مانند زنا ، شخص مکلف و کسی که می خواهد توبه کند لازم نیست که نزد حاکم شرع به آن گناه اقرار کند تا بر او حد جاری نماید و همان پشیمانی از گناه و عزم برترک آن در آینده و سعی در استغفار کافی است.[۹]

فلذا مطلبی که از آن می توان استفاده نمود، این است که نباید مشاور و یا والدین و یا هرفرد دیگری بین شخص گناه کار و خدای تعالی واسطه شود و اقرار بخواهد ، بلکه اگر او را به سوی خداوند و انجام توبه ی واقعی سوق دهد، منظورحاصل است و حقیقت توبه ، همان پشیمانی از عمل و تلاش برای ترک آن درآینده است و چنانچه از روحیات و رفتارهای نوجوان دریافتیم که انگیزه ای برای تداوم عمل (خلاف) ندارد و حقیقتاً متنبه شده است، دیگر نیازی به گرفتن اقرار و یا شنیدن اقرار و اعتراف او نیست. بهتر است که او را در جهت بهبود ارتباط با خدا و جبران گذشته ها تشویق و ترغیب نمود تا راه برای بازسازی شخصیت و آینده ی روشن و پرامید وی فراهم گردد.

پرهیز از برچسب زدن

دانشمندان نوجوانی را با تلوّن شخصیت همراه می دانند ، به گونه ای که فرد در این دوره احتمالاً هر لحظه به رنگی و به صفتی می گراید.

گاهی بسیار فداکار و ایثارگر جلوه می کند و گاه متمسک و تکرو بوده و خود را در زندگی فردی اش سرگرم می کند . بعضاً دیده می شود که نوجوان در مواردی، بسیاراجتماعی و گروه گرا می شود و در مواردی دیگر، منزوی و گوشه گیر به نظر می
آید.از این رو نمی توان شخصیت نوجوان را پدیده ای منعقد و کاملاً منسجم و شکل گرفته تلقی نمود ، بلکه، همچون ماده ای سیال و روان می ماند که در قالبها جاری می شود.

مقدمه‏ی فوق،به این جهت ارائه شد که اگر در موردی نوجوان مبتلا به خودارضایی شد و یا روابط مشکوکی با دوست خود برقرار نمود و یا گزارشی مبنی بر انحراف احتمالی اخلاقی در مورد او دریافت گردید، نباید این نمودها را مظاهر صفات پایدار و ثابت شخصیتی تلقی نمود، بلکه معمولاً این کیفیات از حالتی گذرا و مقطعی برخوردارند و در صورتی که با شیوه های صحیح و واقع بینانه با آنها برخورد شود، امکان اصلاح و بهبود در شخصیت آنان زیاد وجود دارد فلذا ضروری است که از هرگونه برچسب زدن به نوجوان در این زمینه ها خودداری شود . حتی در مواردی نوجوان، ممکن است یکی دو بار تحت فشار شدید غریزه جنسی، دست به خودارضایی بزند، در این صورت نمی توان او را با برچسب زدن منفی «منحرف جنسی» محکوم کرد . این روش برای همیشه روابط سالم و اعتمادآمیز متقابل بین والدین یا مشاور و نوجوان را مختل می سازد . بلکه باید این واقعیت را پذیرفت که لغزشهای سطحی و محدود نوجوان را نباید ذاتی و مرضی دانست و با این برچسب که بر پیشانی فرد زده می شود، نباید امکان بازسازی و آینده ی روشن را از وی دریغ داشت.

بهتر است به خاطر آوریم که نوجوانان بیش از ما بزرگترها در مسیر تند، پرشتاب و لغزنده ی خواهشهای نفسانی قرار دارند و چنانچه برخی از لغزشهایشان را با دیده ی اغماض بنگریم و فرصت ارزنده ی اعتماد بخش را به آنان بدهیم، می توانندخودشان را آن گونه که باید و شاید بسازند و متحول کنند.

نهی از تعمیم

معمولاً ذهن انسان تمایل دارد که به نوعی تعمیم درمسایل انسانی و اخلاقی دست یابد مثلا صفت مطلوبی را به کل شخصیت فرد توسعه دهد و همچنین پدیده ی نامطلوبی را نیز به جنبه های دیگر شخصیت فرد مذکور،سرایت دهد.این مسئله درمباحث و روشهای مشاوره به نام «خطای هاله ای»معروف است . به این معنی که اگر در ارزیابی از رفتار فرد ، صفت برجسته ای در یکی از آنان مشاهده شود، ارزیاب را متمایل میکند که در جنبه های دیگر رفتاری نیز، او را خوب ببیند و نمره ی بالاتر از حد استحقاق برای او در نظر گیرد،که این منجر به نوعی خطا در ارزیابی رفتار میشود که «خطای هاله ای» نامیده می شود.

در مورد نوجوان مبتلا به یکی از انحرافات جنسی و یا اخلاقی، غالباً مشاهده می شود که به مجرد اطلاع از این مشکل رفتاری فرد، عموماً قضاوتها در مورد سایر جنبه های رفتاری او حالتی منفی به خود می گیرد و به نوعی «تعمیم نادرست و شتابزده» منجرمی شود که تمامی شخصیت فرد را مورد تهدید قرار می دهد . لذا مشاوران و خانواده هایی که با نوجوانان در ارتباط هستند، عنایت کافی به این موضوع داشته باشند که وجود رفتار نامطلوبی در نوجوان، جنبه های مثبت شخصیت وی را نفی نخواهد کرد.بلکه واقع بینی شرط ضروری اتخاذ تدابیر تربیتی نسبت به نوجوان است.

حمل برصحت نمودن

از ویژگیهای اخلاق اسلامی،نگرش مثبت به قضایاست و حتی به مردم توصیه شده است که در برخورد با مسایل، جانب مثبت را بگیرند وهمیشه به جهت سازنده و مثبت وسالم قضایا، توجه داشته باشند.در برخورد با نوجوانان کج رفتار نیزاین اصل اخلاقی حاکم است که باید موضوع را حمل بر صحت نمود. حدیث زیر بیانگر این واقعیت اخلاقی است:ان محمد بن فُضیل به حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) عرض کرد:« فدایت شوم به من از برادر دینی ام چیزی می رسد که زشت است و مردان را خوشایند نیست. پس از آن از برادرم می پرسم که چنین از تو نقل شده است، ولی او منکرمی شود، درحالی که جمعی که مورد اطمینان هستند، به من خبر داده بودند»

امام (علیه السلام) فرمودند : «ای محمد تکذیب کن چشم و گوشت را از برادرت.یعنی بگو چشم و گوشم اشتباه دیده و شنیده، پس اگر پنجاه نفر چیزی را درباره ی برادرت (برادردینی)بگویند و او منکر شود، تصدیق برادرت کن و آنها را تکذیب کن.یعنی بگو، امر بر آنها مشتبه شده و فاش مکن چیزی را که به وسیله ی آن، او را زشت و لکه دار و بی آبرو کنی که اگر چنین کنی، از کسانی خواهی بود که خداوند در قرآن مجید فرموده است: کسانی که دوست دارند کار زشت در بین مؤمنین فاش شود، برای ایشان عذاب دردناکی در دنیا و آخرت است.[۱۰]

لذا به مجرد کسب خبر از یک نفر، در باره ی فرد بخصوصی، نباید با دیده ی باور به آن نگریست و پس از آن هم بلافاصله ترتیب اثر داد. بلکه تا زمانی که برای فرد یقین حاصل نشده است، نباید نوجوانی را متهم و محکوم نمود و حیثیت و آبروی او را بر باد داد.

 


[۱] . برگرفته شده از اثر : دکتر محمد رضا شرفیhttp://www.daneshschools.com/moshaver/?p=766 

[۲]. گناهان کبیره، جلد۱، ص ۴۵۰٫

[۳] . غررالحکم و دررالحکم.

[۴] . حافظ

[۵] . مکارم الأخلاق: ج ۲ ص ۳۶۳ ۳۸۱ ح ۲۶۶۱ عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج ۷۷ ص ۷۴
ح ۳٫

[۶] . مولوی

[۷] . فرو رفتن میله سرمه دان به داخل آن!

[۸] . گناهان کبیره، جلد۱، ص ۳۵۸٫

[۹] . گناهان کبیره، جلد۲، ص ۵۷۹ و ۵۸۰٫

[۱۰] . گناهان کبیره، جلد۲، ص ۴۲۲ و ۴۲۳٫

مطلب مربوط:

راه های مقابله با فساد های جنسی کودکان

کنجکاوی های جنسی کودکان

لطفا مطالب این وبسایت را با ذکر منبع و لینک مطلب منتشر کنید!

لینک کوتاه مطلب : http://reihaneha.ir/?p=1251

نظر شما درباره این پست چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

محصولات قرآنی ما

0
    0
    سبد خرید شما