می سوزد آسمان / شعر برای نوجوان درباره کربلا
صحرای محشر است
خون خدا چرا
بی یار و یاور است
***
یک زن در انتظار
آن سوی خیمههاست
یک مشک، مشک آب
در ذهن بچههاست
***
زخمی و تشنهاند
هم مشک و آفتاب
آبی نخورده است
سقا کنار آب
***
دستی میان خون
در فکر چاره است
باران نیزهها
مشکی که پاره است
***
یک دشت، دشت خون
دشتی پر از بلا
این جا قیامت است
یا دشت کربلا
سعید عسکری